English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (7650 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
angle U قلاب ماهی گیری
angles U قلاب ماهی گیری
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
gaff U قلاب یانیزه خاردار ماهی گیری
gang hook U دو یا سه قلاب ماهی گیری متصل بهم
trotline U نخ قلاب ماهی گیری
Other Matches
bites U قلاب گرفتن ماهی
bite U قلاب گرفتن ماهی
hookers U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
hooker U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
foul hooked U ماهی گرفته شده با قلاب ازبیرون دهان
disgorger U وسیله بیرون اوردن قلاب ازدهان ماهی
tag U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
tags U جسمی براق در انتهای قلاب برای جلب ماهی
still fishing U ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
gaff U میله نگهدارنده ضلع بالایی بادبان قلاب مخصوص حمل ماهی به خشکی یا قایق
piscatology U فن ماهی گیری
halieutics U ماهی گیری
halieutic U وابسته به ماهی گیری
grizzly king U مگس ماهی گیری
ledger bait U طمعه ماهی گیری
creels U سبد ماهی گیری
fishingboat U قایق ماهی گیری
creel U سبد ماهی گیری
fishing vessel U کشتی ماهی گیری
fish line U ریسمان ماهی گیری
fyke U کیسه ماهی گیری
fishing line U ریسمان ماهی گیری
fosher boat U کرجی ماهی گیری
fishing boat U کرجی ماهی گیری
strikes U فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
strike U فروبردن پارو در اغاز هر حرکت در اب به قلاب افتادن ماهی نخ را سفت کشیدن یافتن بوی شکار بوسیله سگ
net U تور ماهی گیری و امثال ان
gimp U نوعی ریسمان ماهی گیری
galliot U کرجی باری یا ماهی گیری
nett U تور ماهی گیری و امثال ان
nets U تور ماهی گیری و امثال ان
seine U تور بزرگ ماهی گیری
common of piscary U حق ماهی گیری درابهای دیگری
common of fishery U حق ماهی گیری درابهای دیگر
common fishery U حق ماهی گیری درابهای عمومی
night line U ریسمان ماهی گیری شبانه
kiddle U بند توردار برای ماهی گیری
purse seine U تور کیسهای برای ماهی گیری
gigs U نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gig U نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
fence month U ماهی که شکارگوزن یاماهی گیری دران ممنوع است
free fishery U حق انحصاری ماهی گیری درابهای عمومی بموجب فرمان شاه
long shoreman U گماشته بارگیری و بار خالی کنی در بندریا ماهی گیری در کرانه
grains U نیزه ماهی گیری که دارای چهارپنجه یابیشترباشد نیزه چنگالی
sinkers U وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
sinker U وزنه ریسمان ماهی گیری وزنه
pomfret U یکجور ماهی خوراکی دراقیانوس هندو اقیانوس ارام ماهی سیم دریایی
sea horse U موجود افسانهای که نصف بدنش اسب ونصف دیگرش ماهی بوده گراز ماهی
heck U ماهی بند:بندی که ماهی رادررودخانه نگاه میدارد
escolar U نوعی ماهی فلس دارخشن بنام لاتین ruvettuspretiosus که شبیه ماهی خال مخالی است
hooked medallion U ترنج قلاب شکل [در این ترنج سر قلاب ها می تواند به سمت خارج و یا ترکیبی از داخل و خارج طراحی شود.]
crane hook U قلاب سرکابل بالابر جرثقیل قلاب یا چنگک جرثقیل
guppy U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
guppies U ماهی گول بچه زا ماهی ابنوس
mackerel U ماهی خال مخالی ماهی اسقومری
fish U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
haddock U ماهی روغن کوچک قسمی ماهی
fished U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
fishes U ماهی صید کردن ماهی گرفتن
grayfish U نوعی ماهی روغن سگ ماهی
He's a wet blanket. U او [مرد] آدم روح گیری [نا امید کننده ای یا ذوق گیری] است.
sea calf U گوساله ماهی سگ ماهی
pickerel U اردک ماهی کوچک گوشت اردک ماهی
his severity relaxed U از سخت گیری خود کاست سخت گیری وی کمتر شد
teleost U ماهی استخوانی وابسته به ماهی استخوانی
digamy U دو زن گیری دو شوهر گیری
kake U قلاب
grips U قلاب
gripped U قلاب
grip U قلاب
takle U قلاب
bracket U قلاب
button hook U قلاب
tick U قلاب
ticked U قلاب
fish line U زه قلاب
clasp U قلاب
tache U قلاب
harnessing U قلاب
ticks U قلاب
clasped U قلاب
clasping U قلاب
agrafe U قلاب
buckles U قلاب
knop U قلاب نخ
fifi hook U قلاب فی فی
buckled U قلاب
fishhook U قلاب
buckle U قلاب
sling dog U تک قلاب
grapple U قلاب
grappled U قلاب
harnessed U قلاب
harness U قلاب
grapples U قلاب
uncus U قلاب
agraffe U قلاب
iron fork U قلاب
fishing line U زه قلاب
hook U قلاب
hooks U قلاب
tach U قلاب
clasps U قلاب
gripping U قلاب
gib U قلاب
toggles U قلاب
crampon U قلاب
grabbed U قلاب
drags U قلاب
grabbing U قلاب
grab U قلاب
drag U قلاب
grapnel U قلاب
grapnels U قلاب
hamulus U قلاب چه
crows foot U قلاب
holdfast U قلاب
hamulus U قلاب
grabber U قلاب
crampoon U قلاب
square bracket U قلاب
grappling U قلاب
dragged U قلاب
toggle U قلاب
grabs U قلاب
creel U قلاب
creels U قلاب
stream gaging U اندازه گیری ابراهه ها اندازه گیری رودخانه
with the utmost rigour U با کمال سخت گیری با سخت گیری هر چه بیشتر
measuring converter U مبدل اندازه گیری ترانسفورماتور اندازه گیری
crotchety U قلاب دار
clipped U قلاب نوار
tackles U قرقره قلاب
uncinate U قلاب دار
sister hooks U قلاب پرچم
clippings U قلاب نوار
clips U قلاب نوار
link U زنجیر قلاب
slag hook U قلاب کوره
flukes U قلاب لنگر
union hook U قلاب دو حلقه
tow hooks U قلاب یدک کش
clip U قلاب نوار
fishhook U قلاب ماهیگیری
fluke U قلاب لنگر
tackling U قرقره قلاب
mousing U بست قلاب
pot hook U قلاب دیگ
crotchety U قلاب مانند
pullback U قلاب فنر
slingshots U قلاب سنگ
slingshot U قلاب سنگ
flash hook U قلاب گوشت
angle U قلاب ماهیگیری
crotchets U قلاب دوزندگی
frog U قورباغه قلاب
pothook U قلاب دیزی
frog U قلاب کمر
fish hook U قلاب ماهیگیری
frogs U قورباغه قلاب
ticks U قلاب کوچک
ticked U قلاب کوچک
flesh hook U قلاب گوشت کش
pot hanger U قلاب دیگ
crotchets U قلاب کوچک
hooky U قلاب وار
hooky U بشکل قلاب
tow hooks U قلاب کشش
tackled U قرقره قلاب
tackle U قرقره قلاب
tick U قلاب کوچک
slings U قلاب سنگ
slinging U قلاب سنگ
spring hook U قلاب فنردار
sling U قلاب سنگ
angles U قلاب ماهیگیری
hooked U قلاب مانند
hooked U قلاب دار
gambrel U قلاب گوشت
crotchet U قلاب کوچک
crotchet U قلاب دوزندگی
frogs U قلاب کمر
interlocking U بافت با قلاب
tumbler hook U قلاب پران
horizontal hook U قلاب افقی
ram's horn U قلاب جرثقیل
drag hook U قلاب کشش
osborne shackle U قلاب حامل
shackle hook U قلاب بوکسل
hamated U قلاب دار
hanks U قلاب عادت
hook bolt U قلاب پیچی
hook on U قلاب کردن
cleek U قلاب بزرگ
pelican hook U قلاب پلیکان
pelican hook U قلاب پران
hookers U قلاب انداز
hooker U قلاب انداز
hamulus U قلاب کوچک
bottom boom U قلاب سرد کل
Recent search history Forum search
1deformations is a concept that is gaining ground معنی این جمله
2interfereometry
1مقاله در مورد اندازه گیری شیفت فرکانسی
1Formation Process
1bioconjugate composed of controlled release polymer nanoparticles
3biotargeted
2high dimentional task solution space
3معنی کلمه retraction چیست؟
0وسیله اندازه گیری در مقیاس کوچک میباشد
0وسیله اندازه گیری در مقیاس کوچک میباشد
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com